کتابخانه عمومی شهدای گلشهر شهرستان گلپایگان

این وبلاگ جهت تعامل بیشتر با اعضای کتابخانه های عمومی و علاقمندان به مطالعه ایجاد گردیده است.

کتابخانه عمومی شهدای گلشهر شهرستان گلپایگان

این وبلاگ جهت تعامل بیشتر با اعضای کتابخانه های عمومی و علاقمندان به مطالعه ایجاد گردیده است.

سلام خوش آمدید
کتابخوان دی 1401
ردیف عنوان پدیدآور مترجم  ناشر تعداد صفحات
1 هزار جان گرامی: روایت نامه بدرقه حاج قاسم سلیمانی گروه نویسندگان   سوره مهر 280
2 داستان پیامبران ـ 12 جلد ـ (حضرت آدم/ حضرت نوح/ حضرت صالح/ حضرت ادریس/ حضرت سلیمان/ حضرت ابراهیم/ حضرت یونس/ حضرت ایوب/ حضرت یوسف/ حضرت موسی/ حضرت عیسی/ حضرت محمد) ابراهیم حسن بیگی   کتاب جمکران دوره 12 جلدی
3 همراه بانوی کبریا: زندگینامه داستانی فضه حبشی  افسانه موسوی گرمارودی   مدرسه 84
4 مأموریت در تهران: خاطرات ژنرال هایزر هایزر رابرت علی اکبر عبدالرشیدی اطلاعات 319

 

هزار جان گرامی (روایت‌نامه بدرقه حاج قاسم سلیمانی)؛ پدیدآور: گروه نویسندگان؛ ناشر:‌ سوره مهر؛ تعداد صفحات:‌ 280

هزار جان گرامی، مجموعه خاطرات برگزیده از مراسم تشییع پیکر پاک شهیدان مقاومت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و یاران شهیدشان است. تنوّع زاویه دید راویان و ذکر نکات متفاوت از مراسم تشییع در تهران، مشهد، قم و... باعث شده تا مخاطب، خود را در این مراسم بیابد و لابه‌لای جمعیت، در شهرهای مختلف و با اقشار مختلف یک‌بار دیگر در ذهن خود این جان گرامی را به سوی جایگاه ابدی بدرقه نماید.
چرا می‌گویم یک بار دیگر، چون بسیار بعید است که خواننده این کتاب خود از کسانی نباشد که به نحوی تجربه‌ای شخصی از آن تشییع تاریخیِ میلیونی نداشته باشد.

 

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون، یعنی 75 سال، هیچ دولتی به هیچ مقر و پایگاهش به طور رسمی و مستقیم حمله نکرده بود. در آخرین حمله، او کشور مهاجم را با بمب اتمی زیر ضربه گرفت، آن را مستعمره کرد و تا همین امروز، بر مقتضیاتش حکومت می‌کند. اما این‌بار خبری از پاسخ نبود.
«پرچم بالاست»؛ این را همسایه‌ی روبه‌رویی‌ام گفت. صبح زود که از هیاهوی مجازی ِ غرّشِ بالستیک‌ها بی‌خواب شده بودم و راهیِ محل کار، همسایه‌ای از اقلیت‌ها تا من را دید، به پرچم آویخته‌ی بالای ماشینم اشاره کرد و گفت: «پرچم بالاست» لبخند زد و راهش را گرفت و رفت.
مردی که به من می‌گفت پرچم بالاست، مثل خیلی‌های دیگر که عزادار فرمانده بودند، شاید چندان سنخیتی با جمهوری اسلامی نداشتن؛ نه در ظاهر و نه در نهان. اما این کارگزار جمهوری اسلامی را می‌ستود، چون او موفق شده بود فاصله میان انقلاب و جمهوری را بردارد، گیر و گرفت‌های بروکراتیک را از بین ببرد و مرز مؤثر ایران را، برای اولین‌بار در تاریخ، از مدیترانه تا شبهه‌قاره بگسترد. یعنی میراثی را برای هر ایرانی ایجاد کند که برایش عظمت ایران متصوّر شود. هرچند که داغ، هنوز سرد نشده و مردم برخورد سخت‌تری را انتظار می‌کشند... (ص212)

 

مجموعه داستان پیامبران؛‌ پدیدآور: ابراهیم حسن‌بیگی؛ ناشر: کتاب جمکران؛ دوره 12 جلدی

گفتن حکایت انبیا برای کودکان نیاز به رعایت ظرافت‌های خاصی دارد که اگر به خوبی رعایت نشود می‌تواند به جای فایده، ضرر هم داشته باشد. ابراهیم حسن‌بیگی در این مجموعه با درک صحیح از معارف داستان‌های انبیا و شناخت ظرفیت مخاطب کودک برای دریافت پیام، توانسته به خوبی از عهده ارائه روایتی مناسب از زندگی انبیای الهی برای این قشر برآید؛ تصویرگری مناسب کتاب نیز به مدد جریان انتقال پیام آمده تا در نهایت اثری قابل قبول در باب معرفی انبیای الهی به کودکان خلق شود.
حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت صالح، حضرت ادریس، حضرت سلیمان، حضرت ابراهیم، حضرت یونس، حضرت ایوب، حضرت یوسف، حضرت موسی، حضرت عیسی علیهم السلام به همراه حضرت محمد صلوات الله علیه و آله، دوازده پیامبری هستند که حکایت زندگی ایشان در این مجموعه روایت شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
...آدم سرش را بلند کرد و گفت: «خدایا، ما را ببخش! ما اشتباه کردیم. شیطان ما را گول زد.»
خداوند گفت: «اما من به شما سفارش کرده بودم که از میوه‌ی آن درخت نخورید! من به خاطر این کار، بهشت را از شما می‌گیرم. بهشت جای کسانی است که از پروردگار خود اطاعت می‌کنند. از این به بعد، شما باید روی زمین زندگی کنید.»
آدم با ناراحتی گفت: «زمین؟ زمین چگونه جایی است؟»
خداوند گفت: «به زودی خواهید فهمید که زمین چگونه جایی است.» بعد به چند فرشته گفت: «آدم و حوّا را به زمین ببرید‍! البته من چون هنوز آن‌ها را دوست دارم، در مشکلاتشان به آن‌ها کمک خواهم کرد.»
بعد رو به آدم گفت: «بدانید که شیطان در زمین هم، دست از سرِ شما برنخواهد داشت. پس به این ترتیب، آدم و حوّا زندگی در زمین را آغاز کردند.
آن شب فرشته بال صورتی غمگین بود. همین‌طور گوشه‌ای نشسته بود و غصه می‌خورد.
فرشته بزرگ او را که دید، کنارش نشست و گفت: «چی شده؟ چرا ناراحتی؟»
فرشته بال‌‌صورتی گفت: «دلم برای آدم و حوّا تنگ شده است.»
فرشته گفت: «غصه نخور! آن‌ها زندگی خوبی در زمین دارند. آدم و حوّا تا وقتی از خدا اطاعت کنند، مشکلی نخواهد داشت.»
فرشته بال صورتی گفت: «ولی شیطان هم آن‌جاست. ممکن است آن‌ها را فریب بدهد!»
فرشته با مهربانی گفت: «نگران نباش! آدم و حوّا تا وقتی از خدا اطاعت کنند، مشکلی نخواهند داشت.»
فرشته بال صورتی گفت: «ولی شیطان هم آن‌جاست. ممکن است آن‌ها را فریب بدهد!»
فرشته با مهربانی گفت: «نگران نباش! آدم و حوّا دیگر فریب شیطان را نمی‌خورند. آن‌ها دوباره به بهشت بر می‌گردند؛ اما...»
فرشته کوچولوی بال صورتی پرسید: «اما چی؟»
فرشته گفت: «اما آن‌ها فرزندانی خواهند داشت که ممکن است فریب شیطان را بخورند و هرگز به بهشت برنگردند...»

 

همراه بانوی کبریا (زندگینامه داستانی فضّه)؛ پدیدآور: افسانه موسوی گرمارودی؛ ناشر: مدرسه؛ تعداد صفحات: 84

مجموعه ریحانه انتشارات مدرسه می‌کوشد نگاهی نو به زندگی زنان نامدار اسلام داشته باشد و نوجوانان را با این اسوه‌های جهان اسلام آشنا کند. کتاب «همراه بانوی کبریا» از این مجموعه روایتی است داستانی از زندگینامه فضّه، خدمتگزار حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها. فضّه نوبیه دختر پادشاه هند بود که در یکی از جنگ‌ها اسیر و به آفریقا برده شد. او از طرف نجّاشی پادشاه حبشه خریداری شد و نامش را میمونه گذاشتند؛ بعد از چند سال نجّاشی او را به عنوان کنیز برای پیامبر اسلام صلوات‌الله‌والسلام‌علیه فرستاد. پیامبر او را با دستور خدا به دخترش حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بخشید و نامش را فضّه گذاشتاو موفق به حفظ قرآن شد و سال‌ها پس از حضرت فاطمه به‌جز آیات قرآن حرف دیگری بر زبانش جاری نشد و با مردم نیز به وسیله آیات قرآن سخن ‌گفت.

داستان‌های زیادی درباره فضّه روایت شده است اما قصه‌های درهم تنیده از زندگی فضّه و حضرت فاطمه زهرا در این کتاب تجربه‌ای متفاوت و لذت‌بخش را به خواننده هدیه می‌کند. روایت داستانی، لحن و زبان ساده نویسنده از ویژگی‌های برجسته این کتاب به‌شمار می‌رود.

 

مأموریت در تهران: خاطرات ژنرال هایزر؛ پدیدآورنده: هایزر رابرت؛ مترجم: علی‌اکبر عبدالرشیدی؛ناشر: اطلاعات؛ تعداد صفحات: 319

رابرت ارنست هایزر (۱۴ ژوئن ۱۹۲۴ ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۷) ژنرال ۴ ستاره نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا بود. او در جنگ‌های جهانی دوم، کُره و ویتنام شرکت داشت. فرستاده نظامی کارتر ۱۴ دی ۵۷ وارد ایران شده و بامداد ۱۴ بهمن کشور را ترک می‌کند. هایزر فقط یک بار در ظهر پنج‌شنبه ۲۱ دی به همراه ویلیام سولیوان با شاه دیدار کرد تا پیام کارتر را ابلاغ کند، پیامی مبنی بر درخواست خروج بدون معطلی شاه از ایران. انقلابیون هایزر را کودتاچی ناموفق می‌دانند. چهار روز پیش از رفتن شاه (۲۲ دی) هایزر به واشینگتن خبر می‌دهد که سپهبد امیرحسین ربیعی(فرمانده نیروی هوایی) و ارتشبد حسن طوفانیان می‌گویند که ارتش باید به محض رفتن شاه دست به کودتا بزند.
هایزر، هدف اصلی از نوشتن کتاب خاطرات خود را جواب دادن به کسانی که در مورد او قضاوت می‌کردند، عنوان می‌کند.
این کتاب دارای سه فصل اصلی است. فصل اول با عنوان " آخرین روزهای شاه " به حوادث روزهای 14تا 26 دی یعنی روز فرار محمدرضا پهلوی از کشور پرداخته، فصل دوم با عنوان "در انتظار امام خمینی" به رخدادهای 27دی تا 11بهمن اختصاص یافته و فصل سوم نیز با عنوان "بازگشت آیت‌الله" خاطرات هایزر از روزهای 12تا22 بهمن را شامل می‌شود.
کتاب با
"سخن آخر"که در واقع تحلیل و نتیجه‌گیری هایزر از حوادث و مأموریت خویش است خاتمه می‌یابد.
خاطرات هایزر با متنی روان و ساده مخاطب را به ادامه خواندن ترغیب می‌نماید و از آن جایی ‌که جزئیات قابل توجهی از جلسات خود با سران ارتش رژیم پهلوی و تصمیمات و اقدامات آن‌ها را روایت می‌کند بسیار جذاب است. همچنین از محاسن آن می‌توان به دقتو گزارش هر روزه‌ی نویسنده از وقایع و حوادث، اشاره کرد.
نظرات و برنامه‌های هایزر و سولیوان(سفیر آمریکا در ایران)با هم تفاوت داشت.هایزر ابتدا بحث کودتا را با سران ارتش ایران به بحث می گذارد اما خیلی زود متوجه می‌شود که آن‌ها وابستگی شدیدی به شاه دارند،بنابراین همه نیروی خود را صرف متحد‌کردن آن‌ها پشت سر بختیار می‌کند،چون سران ارتش از ترس اعدام سعی دارند با شاه، از ایران فرار کنند.
اما هایزر آن‌ها را متحد نگاه می‌دارد. از طرفی سولیوان سفیر خروج شاه از ایران است. آمریکایی‌ها معتقدند که باید ائتلافی از آیت الله‌خمینی و بختیار به وجودآورند، اما هایزر کاری از پیش نمی‌برد و انقلاب به پیروزی می‌رسد.


 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
کتابخانه عمومی شهدای گلشهر شهرستان گلپایگان

کتابخانه عمومی شهدای گلشهر شهرستان گلپایگان زیر نظر نهاد کتابخانه های عمومی کشور در 24 آذرماه سال 1395 به صورت رسمی افتتاح گردید.
این کتابخانه مرمت شده در زمینی به مساحت 440 متر مربع و زیربنای 122 مترمربع که از طرف شهرداری گلشهر به کتابخانه عمومی شهرستان گلپایگان واگذار شده است : دارای اتاق مطالعه خواهران و برادران و بخش کودک مجزا می باشد که مسئول کتابخانه تمام سعی و کوشش خود را به کار بسته تا با ایجاد فضایی آرام و امن، محیطی دلپذیر برای شما عزیزان فراهم آورد.


ساعات فعالیت کتابخانه: شنبه تا چهارشنبه از ساعت 7:30 الی 14:00
پنجشنبه ها : از ساعت 7:30 الی 13 تلفن تماس:03157324744 آدرس:گلپایگان-گلشهر-بلوار ولی عصر-خ گلستان - کوچه 8 .

بایگانی